![](http://up.mihanhamkar.com/uploads/download-mihanhamkar-com.gif)
جهت دانلود محصول اینجا کلیک نمایید
عنوان کامل : پایان نامه تکنولوژی تولید ماکارونی
تعداد صفحات : 120
دسته : صنایع غذایی
توضیحات :
پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی
رشته مهندسی علوم صنایع غذایی
بر طبق گواهی افسانه های قدیمی برای اولین بار مارکوپولو (Marco polo )در قرن 13 پس از بازگشت از چین غذایی آردی شبیه به کارونی را به دربار هدیه کرد .بطور کلی برای مردم آن زمان علی الخصوص دریانوردان حمل و نگهداری آذوقه سفر امری مهم تلقی می شد چرا که گاه سفر چندین ماه بطول می انجامید و آنها نیاز به غذایی داشتند که فاسد و خراب نشود . همچنین مرغوبیت و ارزش غذایی خود را حفظ کند. ظاهر همه این ویژگیها در ماکارونی وجود دارد این محصول در طی نگهداری به مدت طولانی طعم مزه و کیفیت خود را حفظ می نماید .
هر چند تولید ماکارونی از یک ریشه تاریخی منشا می گیرد اما به طور وسیع د رقرن بیستم با تغییرات اساسی وارد بازار مصرف عمومی و تجارت گردید در اولیل این قرن و قبل از صنعتی شدن تولیدات تهیه و تولید این محصول بصورت خانگی و یا به مقادیر کم ،درکارگاههای کوچک انجام می شود و در مجموع مقدار قابل توجهی را در بر نمی گرفت . طبق بررسی ، از سال 1850 میلادی تولید بصورت ماشینی وصنعتی با ابداع و اختراع ماشین های پرس کننده خمیر شروع شد مجموعه ای از این ماشین آلات متشکل از یک سیستم ورز دهنده خمیر (kneading device)با پیستون و سیلندر مربوطه و یک صفحه مشبک که منتهی از یک مارپیچ بودند کارتولید را در مقیاس صنعتی شروع کردند .در آغاز قرن بیستم لوازم موجود برای ساخت ماکارونی شامل مخلوط کن و پرس و قفسه های مخصوص خشک کردن ساخته شدند در سال 1934 یک شرکت فرانسوی که قبلا اکسترودر های ساده می ساخت سیستم پیوسته را جایگزین نمود و در همان سالها سوئیسی ها پرس های مداوم اتوماتیک را مورد بهره برداری قرار دادند امروزه این ماشین آلات به سیستم های تولید پیوسته تبدیل شده اند و می توانند با ظرفیت های بسیار بالا کار کنند استفاده نیروی انسانی برای این سیستم ها نیز بسیار اندک است تولید در این سیستم ها نیازمند دقت فراوان و ماده اولیه همگون می باشد .
در ایران در سال 1315 اولین کارخانه ماکارونی بنام نوبل در تهران راه اندازی شد که عمده تولیدات آن برای سفارتخا نه ها و خارجیان مقیم ایران مصرف می گردید .سپس کارگاهی در خیابان طالقانی مقابل سفارت سابق امریکا احداث شد این واحددارای یک پرس یک سیلندری بود سیستم آرد و الک در طبقه پایین تر قرار داشت آرد توسط مارپیچ به مخلوط کن و رشته ساز منتقل می شد ماکارونی ها پس از برش در روی نی های خیزران آویخته می شدند و سپس به گرمخانه انتقال می بافتند عمده تولید این واحد نیز برای خارجیان مقیم تهران اختصاص داشت بقایای این کارگاه تا سال 1373 در محل باقی بود در حال حاضر حدود 250 واحد فعال ماکارونی در ایران دایر است ظرفیت کل این واحدها حدود 340 هزارتن د رسال می باشد حدود یک سوم این و احدها در استان تهران مستقرند.(7)
عنوان کامل : بررسی تأثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمی C-reactive protein ، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودنتیت پیشرفته
تعداد صفحات : 80
دسته : پزشکی
توضیحات : پایان نامه جهت اخذ درجه دکترای دندانپزشکی
چکیده :
زمینه : طی چند دهة اخیر به اهمیت بیماریهای پریودنتال به عنوان عفونتی مزمن با تاثیرات سیستمیک بسیار پرداخته شده است. یکی از مکانیسمهای مطرح در زمینة چگونگی بروز عوارض سیستمیک بیماریهای پریودنتال، ایجاد تغییرات سرولوژیک در عوامل التهابی و انعقادی مرتبط با آترواسکلروز عروق قلبی و مغزی است. برای تأیید قطعی نقش پریودونتیت در بروز چنین تغییرات سرمی، ارزیابی نوسانات سطح مدیاتورهای التهابی به دنبال درمان پریودنتال منطقی خواهد بود. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمی CRP، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته انجام گرفت.
مواد و روشها : این مطالعه cross – sectional یکسو کور، بر روی 32 بیمار مبتلا به پریودنتیت پیشرفته انجام گردید. این بیماران همگی از سلامت کامل برخوردار بوده و سابقة مصرف آنتی بیوتیکها و هر گونه درمان پریودنتال را ظرف 3 ماه گذشته نداشتند، BMIبیماران بین 27-20 همسو گردیده و وجود حداقل 15% نواحی با عمق پروب بیش از 5 میلی متر در همة بیماران الزامی بود. کلیة پارامترهای پریودنتال قبل و 4 ماه بعد از درمان اندازه گیری شد و برای کلیة بیماران درمان فاز I طی سه جلسه همراه با lavageمحلول 1/0 درصد کلرهگزیدین انجام گردید. بیماران طی دو مرحله قبل و 4 ماه پس از مداخله درمانی تحت آزمایشهای Hs- CRP ، فیبرینوژن پلاسما و شمارش لکوسیتی قرار گرفتند.
نتایج : در این بررسی کاهش معنی داری در سطح سرمی CRP با میانگین کاهشی معادل mg/l 609/0 و شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها به ترتیب با میانگین کاهشی معادل و مشاهده شد. سطح سرمی فیبرینوژن علیرغم کاهش مختصر معنی دار نبود. کلیه پارامترهای پریودنتال بهبودی معنی داری نسبت به قبل از درمان نشان دادند. از درصد پاکتهای 6-4 میلی متر بیش از 50% و پاکتهای میلی متر 74% کاسته شد. تغییرات مشابهی در سطح چسبندگی کلینیکی حاصل آمد.
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که درمان فاز یک پریودنتال در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته علاوه بر بهبود پارامترهای کلینیکی با کاهش سطح سرمی CRP، شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها همراه است. تغییرات مشابهی در سطح سرمی فیبرینوژن ولی بدون اختلاف معنی دار آماری، حاصل گردید. بدین ترتیب میتوان عنوان نمود که درمان پریودنتال سبب کاهش بار التهابی سیستمیک در بیماران میگردد.
کلید واژهها : بیماریهای اطراف دندان، پروتئینهای فاز حاد، صاف کردن سطح ریشه، لوکوسیت.
عنوان کامل : معرفی امنیت زیستی بعنوان روشی برای کاهش بیماریهای عفونی
تعداد صفحات : 219
دسته : پزشکی
توضیحات :
فصل اول
با وجود بهبود شرایط زندگی هنوز هم بیماریها پس ازبلایای طبیعی مهمترین عوامل آسیب زنندهای بشمار میآیند که تاکنون مهار نشدهاند و خسارات مالی و جانی فراوانی به بار میآورند. بیماریها این دشمنان قدیمی ک احتمالاً قدمتی برابر با ظهورحیات برروی زمین دارند معلول علتهای گوناگونی هستند. این مفهوم که بعضی نشانهها و بیماریها دارای علت هستند یک باور باستانی به قدمت تاریخ مکتوب است. بنا به اعتقاد مرمم آرکاردیا ( 2500 سال قبل از میلاد مسیح) اگر شخصی بیمار میشد یا تقصیر خود او بود( بعلت ارتکاب گناه) یا اینکه براثر عوامل بیرونی بیمار شدهبود، از قبیل بوهای بد، سرما، ارواح خبیثه، و یا خدایان، سالیان سال پژوهش در علوم پزشکی دلایل ایجاد بیماریها را تا حدود زیادی مشخص کردهاست. دردنیای امروز دودسته اصلی عوامل سببساز، شناسایی شدهاند:
درون زایا ارثی و برونزا یا اکتسابی، شناسایی یا کشف علت اولیه هنوز مبنایی است که براساس آن یک تشخیص میتواند مطرح گردد یک بیماری شناخته شود و درمانی یا روشی برای رهایی از آن پایهریزی شود. اما امروزه این مفهوم که هر بیماری یک عامل ایجادکننده دارد دیگر قانعکننده نیست. روشن است که عوامل ژنتیکی، بوضوح در برخی بیماریها متداول زیست محیطی مانند روندهای سرطانزایی، دخالت دارند، در ضمن محیط زیست نیز اثرات مهمی بر بعضی بیماریهای ارثی دارد(13). ا ز میان این گروه بیماریهای اکتسابی مطرحتر و متداولتر هستند و طیف وسیعتری از جوامع را درگیر و مبتلا میکنند. عواملی که سبب بروز این بیماریها میشوند شامل عوامل فیزیکی، شیمیایی زیستشناختی و روانشناختی هستند و نه تنها در زمینه آسیبشناسی بیماریهای انسانی مطرح میشوند، بلکه بعنوان عوامل آسیبرسان عمومی برای تمامی موجودات زنده عالی محسوب شدهاند و در صنعت طیور نیز نقش مهمی دارند. بطورکلی عوامب فیزیکی محیط عبارتند از: گرما( حرارت)، سرما(برودت)، رطوبت، فشار، نور، سروصدا، ارتعاشات و ضربهها و تشعشعات باید گفت که اگر این عوامل از حدود لازم و قابل تحمل بالاتر و زیادتر بوده و یا در بعضی از مواقع در صورتی که از حدود توصیهشده در استانداردها کمتر یا پائینتر باشند ایجاد عوارض و یا مسائل خاصی را خواهند نمودو لازم است که در هر مورد به رفع نقیصه اقدام شود(20).
بطورکلی در محیطکار تأمین سلامت تولیدکنندگان و بالارفتن سطح تولید مورد نظر کارشناسان و صاحبان منافع و ضامن بازدهی اقتصادی بیشتر است و در این راه وجود هوای کافی، تأمین نور مناسب و حرارت لازم در درجه اول اهمیت بویژه در صنعت طیور خواهد بود.
مواد محرک و التهابآوری همچون گاز آمونیاک، ترکیبات خفهکنندهای مثل مونوکسیدکربن ناشی از سوخت ناقص گازوئیل ذرات معلق مثل گردوغبار و مواد شیمیایی خورنده وسوزاننده مثل ضدعفونیکنندههای قوی متداولترین عوامل شیمیایی بیماریزا برای پرندگان در سالنهای پروش هستند. اختلالات تغذیهای را نیز میتوان جز این دسته طبقهبندی نمود.عوامل زیستشناختی به تمام اشکل حیات از ترکیبات (مانند پروتئینها) و ویروسها، باکتریها و قارچها و تکیاختهایها تا کرمهای انگلی چند سانتیمتری اشاره میکند علاوه بر این دستجات گوناگونی از بندپایان وجود دارند که انگل خارجی هستند و میتوانند از یک صدمه کوچک به پوست تا یک کمخونی کشنده را ایجاد نمایند. این عوامل از دو جهت حائز اهمیت و بررسی هستند. نخست به دلیل زیانهای اقتصادی و فروانی که با مرگومیر طیور و یا کاهش شدید و بازدهی تولید برجای میگذارند و در نهایت بخاطر تأثیری که بر سلامت عمومی جامعه دارند؛ مهم و مورد توجه هستند. هرچند که احتمال انتقال بیماری ازماکیان کمتر از سایر حیوانات پرورشی و از میان بیماریهای مشترک ثبت شدهاند نیز مواردی چون آلودگی با جرب یا قارچ و یا سب بسیار نادر هستند و فقط مواردی چون آلودگی محصولات نهایی با باکتریهای کامپیلوباکترر، سالمونلا، اشرشیاکولاویرسینا اهمیت دارند، بازهم این مسئله بعنوان یک خطر جدی مطرح میشود. ضرورت مهار برخی از عوامل زیستشناختی چون ویروس آنفولانزای طیور در آن هنگامر مشخصتر میشود که احتمال انتقال ویروس را به انسانها و حتی از فردی به فرد دیگر مدنظر قرار گیرد. بویژه با توجه به این شیوع اخیر سویه فوق حاد H7N3 در کشور پاکستان و حضور تیپ N2 وH در مرغداریهای صنعتی ایران و در چرخشبودن دو تحت تیپ مذکور در منطقه و امکان انتقال سویههای دیگر از شرق دور و چین و روسیه به ایران که بوسیله پرندگان مهاجر امکانپذیر است و احتمال بازآرائی ژنتیکی و ویروسهای بومی؛ توجه به پایش عوامل زیست شناختی بیماریزا همچون این نمونه بسیار لازم و حیاتی است.
عنوان کامل : کالبدشناسی و فیزیولوژی دستگاه تناسلی نریان
تعداد صفحات : 110
دسته : پزشکی
توضیحات :
فصل اول :
کالبدشناسی دستگاه تناسلی نریان
کالبدشناسی دستگاه تناسلی نریان را میتوان از سه جنبه زیر مورد بررسی قرار داد:
اول: اسپرماتوژنز در بیضهها،دوم: بلوغ،ذخیره و انتقال اسپرمها در مجاری تناسلی و سوم: چگونگی تخلیه منی در دستگاه تناسلی ماده مادیان بوسیله آلت تناسلی.
دستگاه تناسلی دام نر از کیسه بیضه، بیضهها، بند بیضه، اپیدیدیم، غدد ضمیمه جنسی و آلت تناسلی تشکیل شده که در ذیل ساختار آناتومیکی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. ( شکل ۱)
(۱-۱) کیسه بیضه
بیضهها در خارج از بدن در ناحیه مغابنی[۲] درون کیسه بیضه قرار دارند برای اینکه تولید اسپرم با موفقیت انجام شود و تحت تأثیر استرسهای حرارتی نباشد میبایست دمایی بیضه کمتر از دمای بدن باشد از اینرو سیستمی توسعه یافته به نام پدیده تنظیم درجه حرارت[۳] که این امر را محقق سازد. بخش درونی اسکتروم بوسیله ماهیچههای کرماستر[۴] دارتوس[۵] پوشانده شدهاست که در هوای سرد بطور خودکار تحت کنترل عصبی منقبض میشود و بیضهها را به طرف بدن نزدیک میسازد، برعکس در هوای گرم منبسط شده و آنها را از بدن دور میسازد(۶).
چند رباط کوچک بین تشکیلات مختلف داخل کیسه بیضه وجود دارد. رباط اصلی بیضه، قطب شکمی بیضه را به دم اپیدیدیوم متصل میکند که با رباط عقبی( دمی) اپیدیدیوم به غشای مهبلی هم میچسبد. این رباطها از گویرناکولوم[۶] مشتق شدهاند. بالاخره در سطح داخلی کیسه اسکروتوم که لایه غشای مهبلی وجود دارد که یکی جداری که به سطح داخلی اسکروتوم چسبیده و دیگری اخشایی که به سطح خارجی بیضه چسبیدهاند متصل میکند(۶).
(۱-۲) بیضه
بیضههای نریان در نزدیکی ناحیه معابنی در کیسه بیضه قرار گرفتهاند. پرده دارتوس[۸] دیواره بین بیضهای را تشکیل میدهد. خود بیضهها از دو لایه صفاقی پوشیده شدهاند که این لایههای صفاقی هنگام پائینآمدن بیضه از مجرای مغابنی وشکلگیری یک حفره جانبی در پرده صفاق جداری تشکیل میشود. همراه با شکلگیری این حفره جانبی انشعاباتی از عضله مایل داخلی[۹] شکمی نیز به آن وارد میگردد که بین پرده کرماستر و غشای مهبلی قرار میگیرد(۷).
کپسول یا پرده سفید بیضه،[۱۰] بطور عمده از بافت رشتهای تشکیل شده ولی الیاف عضلانی صافی هم دارد، که وظیفه آنها ناشناخته است. این پرده برروی کپسول غشای مهبلی[۱۱] اصلی قرار دارد. رگهای خونی اصلی بیضه قبل از نفوذ در کپسول و رساندن خون به پارانشیم بیضه در سطح پرده سفید پخش شدهاند، در حالیکه اعصاب بیضه در جدار آن قرار میگیرند و در داخل بیضه بافت عصبی ناچیزی یافت میشود. بافت بیضه از دو قسمت تشکیل شدهاست: ۱ – لولههای منیساز[۱۲] ۲- بافت بینابینی.[۱۳]
هر لوله منیساز لوله بدون انشعاب بسیار پیچیدهای است که انتهای آن در لولههای[۱۴] جمعکننده باز میشود، و این مجرا نیز به نوبه خود به مجرای اپیدیدیوم مرتبط میشود. لولههای منیساز با پرده قاعدهای[۱۵] محدود میگردند و تقریباً بطور کامل با سلولهای عضلهای شکل قابل انقباض احاطه شدهاند. در داخل لولههای اسپرمساز لایه پوششی منیساز خود از دو دسته سلول اصلی به نامهای سلولهای سوماتیک[۱۶] سرتولی و سلولهای زاینده [۱۷]تشکیل شدهاست. شکل و میزان بافت بینابینی که از سلولهای لیدیگ[۱۸] تولیدکنندة هورمونهای استروئیدی و رگهای خونی و لنفی تشکیل شده، در حیوانات مختلف بسیار متفاوت است برای مثال بافت بینابینی زیادی در نریان و خوک دیده میشود ولی در نشخوارکنندگان میزان این بافت نسبتاً کم است(شکل ۲).
اندازه بیضه در نریان متغیر است اما میانگین طول آن ۱۴۰-۸۰ میلیمتر و میانگین قطر آن ۸۰-۵۰ میلیمتر و وزن آن ۲۲۵ گرم میباشد(۶).
(۱-۳) اپیدیدیم
اپیدیدیم لوله پیچخوردهای است که توط ۱۳ تا ۱۵ مجرای آوران[۱۹] اسپرم تولیدشده در لولههای منیساز را از طریق لولههای راست و rete testis گرفته و دریافت نموده و انقباض میدهند(۷)و (۸).
اپیدیدیم از بیرون به صورت عضو تقریباً استوانهای شکل دیده میشود که از سه قسمت تشکیل میشود. سر اپیدیدیم،[۲۰] بدنه اپیدیدیم[۲۱] که در وسط قرار گرفته و دم اپیدیدیم[۲۲] که در امتداد مجرای[۲۳] وابران قرار دارد. شکل (۳)
دیواره عضلانی مجرای اپیدیدیم با حرکات دودی خود، اسپرماتوزوئیدها را به جلو میراند. اسپرماتوزوئیدها که هنگام ورود به بیضه نارس هستند و در ضمن عبور از اپیدیدیم به ویژه د ناحیه سرابی اپیدیدیم بالغ میگردند.دم اپیدیدیم هم مخزن اسپرماتوزوئیدهای کاملاً رسیدهاست و در حیوانی که از نظر جنسی فعال است این قسمت در اثر تجمع اسپرمهای ذخیرهشده متورم و سفت و قابل ارتجاع میگردد. طول اپیدیدیم در نریان طویلتر از گاو نر حدود ۴۵ متر میباشد(۷).
(۱-۴)بند بیضه و رگها و اعصاب بیضه
هر بیضه بوسیله بند بیضه به بدن متصل است که سرخرگ اسپرماتیک[۲۵] درونی و سیاهرگ[۲۶] اسپرماتیک در بخش پیشین و از مجرای وابران در بخش پسین آن قرار دارد.
خونرسانی به بیضه با شریانهای بیضه است که از آئورت خلفی در نزدیکی شریان کلیوی منشعب میشوند این عروق بصورت شریانهای پیچدر پیچ[۲۷] از مجرای مغابنی میگذرند و با پرده صفاقی پوشیده شده و قسمت اصلی بند بیضه را تشکیل میدهند.(شکل ۴)
خون بیضه از طریق شبکه ارتباطی وریدی[۲۸] که آن نیز به صورت پیچدرپیچ میباشد از طریق بند بیضه خارج میگردد و از آنجا به ورید میانخالی پائینی میریزند البته این شبکه پیچدرپیچ ابتدا انشعابات زیادی را دارا میباشد. ولی بتدریج که بند بیضه بالا میرود شاخههای جانبی کمتری از آن قابل تشخیص است تا اینکه فقط یکی دو ورید به مجرای مغابنی وارد میشوند و در نهایت بصورت یک رگ به ورید میانخالی خلفی یا ورید کلیوی میریزد. شریان بیضه شبکة پیچک مانند را احاطه میکند و در ارتباط خیلی نزدیک با آن است بطوریکه شریان و ورید معمولاً یک پرده داخلی مشترک دارند(۶)
طول شریان بیضه به دلیل پیچیدگیهای آن خیلی زیاد است که این باعث سه ویژگی میشود: ۱- وقتی شریان به بیضه میرسد نبض شریانی تقریباً بطور کامل از بین رفته است و به نظر میرسد رسیدن خون شریانی به صورت ضربانی به بیضهها با اسپرمزایی طبیعی ناسازگار است. ۲- اسپرمزایی در درجه حرارت کمتری از ۶ درجه حرارت قسمت میانی بدن پستانداران بهتر انجام میشود و در کنار هم قرارگرفتن شریان و ورید باعث تبادل حرارت بین آنها میشود بطوریکه درجه حرارت بیضه چند درجه از مرکز بدن پائینتر است. ۳- احتمال دارد تبادل مولکولهای کوچک مثل تستوستورن بین دو جریان با جهت مخالف در ورید و شریان بیضه صورت بگیرد البته اهمیت این انتقال هنوز کاملاً مشخص نیست.
اعصاب بیضه از سیستم سمپاتیک سینه ای[۲۹]– کمری مشتق میشوند که رشتههای حرکتی احشایی آن عضله صاف شریان کوچک بیضه و کپسول اپیدیدیم و بیضه را تعصیب میکند.
کیسه بیضه هر دو دسته عصب احشایی و سوماتیک را دارد که از اعصابی پی مشتق میشوند که از مجرای مغابنی میگذرند و به صورت شاخههای عصب شرمی[۳۰] خارج میشوند. از دیگر خصوصیات اعصاب کیسهای بیضه وجود عصب حرکتی عضله کرماستر و داتروس است که نقش مهمی در تبادل حرارتی بیضه دارد.(۶)
(۱-۵) آلت تناسلی( قضیب)
آلت تناسلی شامل دو مجرای بافت قابل نعوظ و یک مجرای پیشابراه آلت تناسلی نام اورتر است پیشابراه با جسم اسفنجی آلت تناسلی احاطه شده که از پیاز آلت تناسلی شروع شده به سر آلت تناسلی ختم میگردد، قسمت پیشین آلت تناسلی از اجسام غاری آلت تناسلی زوج تشکیل شده که از ریشه آلت تناسلی شروع شده و در پشت سر آلت مییابد.
خونرسانی هر سه مجرا از شاخههای شریان شرمی است ولی تخلیه وریدی ccp [31] با csP[۳۲] خیلی فرق میکند. Ccp از طریق ریشه آلت تناسلی در ورید[۳۳] شرمی تخلیه میشود ولی csP در ورید پشتی آلت از قسمت انتهایی آن تخلیه میشود. بنابراین خونرسانی و تخلیة خون CCP هر دو از راه ریشه آلت است ولی خونرسانی به csP از پیاز و تخلیه آن از قسمت انتهایی آن است. ریشههای آلت را عضلات ورکی[۳۴] غاری احاطه کرده که انقباض آنها وریدی را که CCP تخلیه میکند مسدود میکند. بطوریکه فضاهای غاری بافت قابل نعوظ در انتهای بسته CCP پر از خون میشود و باعث سفت و طویلشدن آلت[۳۵] میشود. (۶) .(شکل ۵).
در اسب مسیر رشتههای عضلانی صافی که در امتداد آلت قرار دارند به استطالههای CCP مربوط است. این رشتهها معمولاً در حال انقباض تونیک هستند و آلت را در غلاف[۳۶] نگه میدارند. هنگام نعوظ و دفع ادرار به سختی این عضلات کم شده باعث پرولاپس آلت از غلاف میشود.
در اسب و سگ نعوظ باعث افزایش طول و قطر آلت میشود چون خمیدگی سیگموئید وجود ندارد و طویلشدن آلت کاملاً در اثر پرخونی عروق میباشد.
بازتاب انزال با اعصاب حسی سرآلت تحریک میشود که از راه عصب پشتی آلت که شاخهای از عصب شرمی است تحریکات را به طناب نخاعی منتقل میکند. سپس نعوظ و انزال بیشتر به صورت بازتابهای نخاعی در بخش کمری و خاجی نخاع همآهنگ میشود، خوب کارکردن این عصب برای ایجاد بازتاب انزال ضروری است و اگر آسیب ببیند، انزال ولی نغوظ غیر ممکن خواهد شد.
هنگام انزال سر آلت اسب وارد مجرای گردن رحم میشود و انزال از این راه در داخل رحم صورت میگیرد.
به جلو راندن منی در پیشابراه با انقباضات عضلة پیازی اسفنجی صورت میگیرد که در پیاز آلت روی CSP قرار میگیرد، چون CSP از قسمت انتهایی تخلیه میشود با فشار زیادی که در CCP ایجاد میشود این کار ممکن نیست، بنابراین هر انقباض عضلة پیازی اسفنجی باعث موج زودگذر افزایش فشار در CSP میشود که از پیاز به سرآلت امتداد دارد و از آنجا با تخلیه وریدی پشتی خون ناپدید میشود. چون CCP سفت است افزایش فشار داخل CSP باعث ایجاد موج انسداد پیشابراه میشود. این موج پیشرو همراه با انقباض عضلهای که پیشابراه خارج لگنی را احاطه میکند باعث جابجایی قطرات منی در طول پیشابراه میشود (۶).
(۱-۶) غدد ضمیمه
غدد ضمیمه جنسی در امتداد قسمت لگنی میز راه قرار گرفته و دارای مجاری خارجی
داخل مجاری تناسلی می باشند که ترشحات آنها را بداخل میزراه تخلیه میکند. این غدد شامل غدد وزیکولی[۳۸] غده پروستات[۳۹] و غدد پیازی[۴۰] پیشابراهی میباشد. ترشحات این غدد قسمت اعظم حجم مایع منی[۴۱] را تشکیل میدهند. بعلاوه ترشحات این غدد حاوی محلولی از بافرها، مواد مغذی و دیگر مواد مورد نیاز برای تأمین بهترین میزان تحرک و باروری اسپرم میباشند(۶).
(۱-۶-۱) غدد وزیکولی
در قسمت بالائی گردن مثانه قرار دارد.در اسب کیسهای شکل است. طول آنها ۱۵-۱۳ سانتیمتر میباشد. این غدد سهم عمدهای از مواد موجود در منی را میسازند که عبارتند از فروکتوز و سوربیتول که منابع اصلی انرژی برای اسپرمها میباشند. فسفات و کربنات( بعنوان بافر)، هر دو در این ترشحات یافت شده و از نظر محافظت اسپرم در مقابل تغییرات PH مجرای ادراری تناسلی اهمیت دارند. تغییرات PH برای اسپرم بسیار مضر و خطرناک میباشد(۶).
(۱-۶-۲) غدد پروستات
غدد پروستات غده منفردی است که در اطراف میزراه درست در قسمت خلفی مجاری خروجی غده وزیکولی قرار گرفتهاست.در اسب واجد یک بدنه است که توسط یک قسمت باریک به نام اسیتموس به دو لب تقسیم میشود. ترشحات آن آبکی است.
ترشحات غده پروستات از نظر یونهای مینرال مانند سدیم، کلر، کلسیم، و منیزیم غنی میباشد.(۶)
(۱-۶-۳) غدد پیازی – پیشابراهی
غدد پیازی – پیشابراهی یک جفت هستند که در امتداد مجاری ادراری نزدیک نقطهای که از لگن خارج میشود قرار دارند. این غده در اسب کوچک و گرد است که بین مقعد و پیشابراه قرار دارند و واجد ۳ تا چهار مجرا بداخل لوله ادراری تناسلی میباشند. ترشح آبکی آنها قبل از جفتگیری تمیزکننده پیشابراه میباشد.
مواد تشکیلدهنده پلاسمای منی وظایف مختلفی برعهده دارند که تأمین انرژی، ثابت نگهداشتن فشار اسمزی، ترشحکردن یونهای کلسیم آزاد و ثابت نگهداشتن PH از جمله وظایف آنها میباشد.(۶)
فصل دوم :
فیزیولوژی تناسلی نریان
عنوان کامل : کاربرد میکروارگانیزمها در تهیه مواد لبنی
تعداد صفحات : 155
دسته : صنایع غذایی
توضیحات :
مقدمه:
شیرامولوسیون پیچیدهای از پروتئین، چربی، قند و مواد معدنی است. شیرگاو تقریباً 87% آب، 5/3% پروتئین، 5/3% چربی و 5% لاکتوز دارد که البته در صد آب و چربی از شیر یک گاو به شیر گاو دیگر متفاوت است. محصولات بدست آمده از تخمیر شیر، مزههای متفاوتی دارند و به علت داشتن آب کمتر نسبت به شیر، مقاومتشان در برابر عوامل فساد غذایی بیشتر است. تخمیر شیر در شرایط دمایی مناسب صورت میگیرد و بسته به نوع مخمر، نوع شیر و شرایط فرایند محصولات متفاوت تولید میشود. ارگانیزمهای عمدهای که شیر را به محصولات لبنی فرعی تبدیل میکنند، شامل لاکتوبا سیلوسها و استرپتوکوکها هستند.
استرپتوکوکهای لاکتیک دارای آنتیژنهای گروه N هستند و از مهمترین آنها استرپتوکوکوس لاکتیس، استرپتوکوکوس کرو موریس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس را میتوان نام برد.
استرپتوکوکوس لاکتیس متشکل از یک یا دو زنجیره بلند یا کوتاه یا سلولهای بیضی شکل است. استرپتوکوکوس لاکتیس در 28 به سرعت در شیر رشد و آن را ترش میکند. متوقف شدن با کتریهای گرم مثبت در شیر به وجود یک آنتی بیوتیک قوی به نام نیسین ( توسط برخی گونههای استرپتوکوکوس لاکتیس تولید میشود) بستگی دارد.
گونههای لاکتو باسیلوس، مهمترین باکتریهای خانواده لاکتو با سیلوس محسوب میشوند. لاکتو با سیلها (میلهای شکل، باریک، دراز، گرم مثبت و بدون اسپور) معمولاً به صورت رشتههایی مرکب از سلولهای موازی زنجیرهای یا تک تک هستند. لاکتو با سیلها در مواد غذایی و فراوردههای لبنی به وفور یافت میشوند. بیشتر گونهها جور تخمیر (هوموفرمانتاتیو) وعدهای مانند لاکتو باسیلوس فرمنتم و لاکتوباسیلوس پاستوریا نوس ناجور تخمیر (هتروفرمانتاتیو) هستند. بسیاری از گونههای موجود در شیر پاستوریزه مانند لاکتوباسیلوس برنیس، لاکتو با سیلوس لاکتیس و لاکتو با سیلوس فرمنتم، مقاوم به اسید و ترمودیوریک (تحمل کننده گرما) هستند و در تهیه فراوردههای لبنی ایفای نقش میکنند.